سلامت نیوز:حدود یکسال از شیوع بیماری خطرناک کرونا در ایران میگذرد. در روزهای ابتدایی همهگیری، کمتر کسی به ویروس چینی اهمیت میداد. برخی حضور این میهمان ناخوانده را شایعه میدانستند و گروهی دیگر خود را قویتر از آن قلمداد میکردند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ، اما دیری نگذشت که این ویروس عجیبالخلقه و مرموز شاهرگ حیاتمان را نشانه رفت. مرگومیر ناشی از ابتلا به کرونا - بخصوص - در میان سالمندان افزایش یافت و متخصصان هشدار دادند سالمندان و افراد دارای بیماریهای زمینهای بیشتر از سایرین در معرض خطر هستند. در شرایطی که بیش از 8 میلیون نفر از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند و حدود 20 درصد این جمعیت سالمندانی هستند که به مراقبت و نگهداری نیاز دارند مسئولیت فرزندان و نهادهای حمایتی در حفظ حیات این قشر از جامعه بیش از پیش افزایش یافت.
حالا دیگر پدران و مادرانی که بواسطه کهولت سن با مشکلات و مسائل بسیاری دست و پنجه نرم میکنند در وضعیت دشوارتری قرار گرفتهاند. استفاده آنها از خدمات مراکز بهداشتی و درمانی سخت و البته خطرناک شده است.
چرا که بیشتر مراکز درمانی کشور برای عبور از بحران کرونا به درمان مبتلایان به بیماری چینی اختصاص یافتهاند و تردد فرد سالمند در این مراکز میتواند تهدیدی برای جان او باشد. از سوی دیگر کم نیستند تعداد سالمندانی که برای ادامه حیات نیازمند نگهداری و مراقبت شبانه روزی هستند اما حضور آنها در مراکز شبانه روزی، سلامتی و زندگیشان را به خطر میاندازد.
حقوق پدرم با هزینه های نگهداری تناسب ندارد
مریم بهادری یکی از افرادی است که برای نگهداری از پدر به خدمات مراکز مراقبتی احتیاج دارد. پدرش دوسال پیش سکته کرده و از آن پس با وجود انجام فیزیوتراپی و درمانهای لازم نتوانسته روی پاهایش بایستد. او میگوید:«نیمی از بدن پدرم بیحس است. نمیتواند امور مربوط به خود را براحتی انجام دهد. نگهداری از او برایمان خیلی سخت است. بارها تصمیم گرفتیم که از مراکز مراقبت در منزل یک مراقب استخدام کنیم اما متأسفانه هزینه این مراکز بسیار زیاد است. پدرم مستمری بگیر است.
ماهانه حدود 3 میلیون و 500 هزار تومان دریافت میکند، درحالی که حقوق یک مراقب، نه یک بهیار و نه حتی یک کمک بهیار برای 6 روز در هفته حضور شبانه روزی ماهانه 4 میلیون و 500 هزار تومان تا 4 میلیون و 700 هزار تومان است. البته برای عقد قرارداد 6 ماهه باید یک پایه حقوق هم به حساب مرکز نگهداری واریز کنیم. با وجود این، این مراقب حتی نمیتواند سرم یا سوند نصب کند و ما برای نصب سرم و سوند هم باید هزینهای حدود 200 هزار تومان بهصورت جداگانه به پرستار بپردازیم.»
بهادری ادامه میدهد: «برای صرفهجویی خواستیم از یک کمک بهیار دعوت بههمکاری کنیم اما طبق گفتههای مشاور مؤسسه کمک بهیار هم حق نصب سرم یا سوند را ندارد و فقط میتواند سوند را تخلیه کند.
با این حال حقوق او حدود 6 میلیون و 500 هزار تومان در ماه بود. پرداخت این هزینهها برای ما بسیار سخت است. چون هزینههای پدر که فقط به نگهداری ختم نمیشود. خورد وخوراک، پوشاک و سایر هزینههای جاری زندگی و همچنین هزینه دارو و ویزیت پزشک هم به این هزینهها اضافه میشود. با شیوع بیماری کرونا یکی از برادرانم بیکار شده است. متأسفانه ما از پس هزینههای استخدام مراقب برنمی آییم و بهصورت نوبتی از پدر نگهداری میکنیم اما ترس از اینکه شاید هریک از ما ناقل کرونا باشیم و پدرمان را بیمار کنیم نمیگذارد آب خوش از گلوی ما پایین برود.»مهراد زینالی اما یکی از افرادی است که برای مادرش یک مراقب استخدام کرده است.
او میگوید: «متأسفانه برخی از این افراد آموزش لازم را ندیدهاند. اولین مراقبی که برای نگهداری از مادرم آمده بود وظایفش را بدرستی انجام نمیداد. حتی یکبار که سرزده به خانه مادرم رفتم با جاسیگاری پر و فضایی پر از دود سیگار مواجه شدم.اینکه آن خانم بدون مراعات حال مادرم هرگونه که دوست داشت رفتار میکرد مرا بشدت شوکه کرده بود. موضوع را به شرکت گزارش دادم و آنها بسرعت یک مراقب جایگزین فرستادند. گمان میکردم که شرکتها نیروی کاملاً تأیید شده و واجد صلاحیت اعزام میکنند اما این طور نبود البته باید بگویم که آنها در اصلاح مشکل بهطور کامل احساس مسئولیت داشتند. با وجود این من و همسرم هر از گاهی بهصورت سرزده به خانه مادر میرویم تا عملکرد مراقب جدید را کنترل کنیم.»
او تأکید میکند: «خوشبختانه مراقب جدید با خانم قبلی خیلی متفاوت است. حضور این خانم در کنار مادرم و هم صحبتی با او، جان دوبارهای به مادر بخشیده است. خوردن بموقع داروها و تعویض بموقع پوشک حال مادرم را بهتر کرده و بخوبی میتوان امید به زندگی را در رفتار مادرم احساس کرد. اما خدا میداند من تا چه زمانی میتوانم از پس هزینهها بربیایم.»
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد این مبالغ در شرایط اقتصادی فعلی بهعنوان حقوق برای یک فرد آنقدرها هم زیاد به نظر نمیرسد اما مشکل اصلی عدم تناسب آن با درآمد یک سالمند است. مشکلی که نیازمند موشکافی و ارائه راهکاری اساسی است.اما آیا هزینه سرسام آور خدمات مراقبتی در منزل برای سالمندان تنها مشکلی است که سالمندان نیازمند به مراقبت با آن دست به گریبانند؟
مراقبان آموزش ندیده !
دکتر احمد دلبری، متخصص طب سالمندی معتقد است نیاز به خدمات مراقبت در منزل برای سالمندان یکی از مسائل و مشکلات اصلی دوره سالمندی است. او میگوید: «با توجه به مشکلات سالمندان برای تردد در مراکز خدمات بهداشتی بخصوص پس از شیوع ویروس کرونا در سراسر کشور، امکان دسترسی این گروه به مراکز درمانی بسیار سخت و حتی خطرناک شده است.
به همین دلیل بهتر است خدمات بهداشتی و درمانی در منزل به آنها ارائه شود. اما در کشور ما در این حوزه هنوز اقدامی جدی، علمی و استاندارد صورت نگرفته است. این درحالی است که در دنیا خدمات پزشکی، پرستاری و مراقبتی به سالمندان یکی از اولویتهای سرویسهای خدماتی است.»او ادامه میدهد: «هزینههایی که برای این مؤسسات تعریف شده با درآمد سالمندان و بازنشستگان تناسب و همخوانی ندارد و بخش اعظمی از این گروه حتی توان پرداخت همان تعرفهای را که وزارت بهداشت اعلام کرده، ندارند.
در دنیا بخش عمدهای از این هزینهها توسط سرویسهای بیمه تکمیلی پرداخت میشود. همچنین سیاستهای تشویقی مانند معافیت مالیاتی برای فرزندانی که از والدین سالمند خود مراقبت میکنند، اعمال میشود. همینها باعث شده سالمندان براحتی دوران سالمندی را سپری کنند. اما متأسفانه در کشور ما با وجود اینکه در برنامه پنجم توسعه آورده شده که بازنشستگان نیز مانند کارمندان باید از خدمات بیمه تکمیلی برخوردار باشند بیشتر بازنشستگان ما از این خدمات محروم هستند. از سوی دیگر تنها 46 درصد سالمندان کشور از حقوق و مستمری بازنشستگی برخوردارند و این بدان معناست که گروه بزرگی از سالمندان ازهمان حداقل پرداختی در قالب مستمری دوران بازنشستگی محروم هستند.به همین دلیل نیاز به حمایت سازمانهای حمایتی بشدت محسوس است.»
دکتر دلبری با اشاره به اینکه در برنامه پنجم و ششم توسعه آمده که سازمان بهزیستی مکلف است سالانه 25 درصد سالمندان واجد شرایط را تحت پوشش قرار دهد، میافزاید: «در دو برنامه توسعه به کرات به سازمانهای حمایتی توصیه شده در جهت بهبود وضعیت سالمندان اقدام کنند.همچنین به صراحت در سیاستهای ابلاغی رهبرمعظم انقلاب، حمایت و توانمندسازی سالمندان آورده شده، اما هنوز هیچ اقدام جدی و عملی برای آن صورت نگرفته است.»
این متخصص طب سالمندی تأکید میکند: «جدای از موضوع مالی، متأسفانه بزرگترین مشکل کشور ما در حوزه خدمات مراقبتی ارائه این خدمات توسط مراقبان آموزش ندیده است.بخش اعظم مراقبان رسمی که توسط مؤسسات و مراکز مراقبتی به منزل سالمندان اعزام میشوند آموزشهای لازم را ندیدهاند.»
نارضایتی طرفین و مؤسساتی در آستانه ورشکستگی
محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستاران معتقد است: اگر از هم اکنون به فکر تهیه زیرساختهای مناسب برای ارائه خدمات نباشیم در آیندهای نه چندان دور با بحران سالمندی مواجه خواهیم شد. او میگوید:«در کشورهای توسعه یافته اروپا و امریکا سیستم سلامت شفاف است و برای افرادی که داخل نظام ارجاع قرار می گیرند، هزینههای درمان رایگان است. در واقع این کشورها با بیمه تکمیلی مشکل شهروندان خود را رفع کردهاند. در کشوری مانند امریکا از حدود 70، 60 سال پیش مراکز ارائه خدمات مراقبتی به سالمندان ایجاد شده است اما در کشور ما هنوز اقدامی مناسب و صحیح صورت نگرفته است.»
او درباره بالابودن تعرفههای مربوط به نگهداری در منزل میگوید: «5 تا 6 میلیون تومان در ماه برای یک سالمند مستمری بگیر زیاد است اما از نظر فردی که وظیفه مراقبت را برعهده میگیرد این مبالغ نه تنها زیاد نیست بلکه کم است. چون او بیمه نمیشود و آینده شغلی ندارد. در حالی که اگر بهعنوان یک کارگر ساده در یک کارگاه استخدام شود علاوه بر دریافت حداقل حقوق، بیمه هم میشود. معمولاً مراقبان از روی ناچاری به این شغل روی میآورند.
«شریفی مقدم با بیان اینکه بیشتر مؤسسات خدمات در منزل نیز وضعیت مالی مناسبی ندارند و در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند، میگوید: «معمولاً هر سه طرف یعنی خانواده سالمند، مرکز مراقبت و نگهداری و همچنین فرد مراقب، ناراضی هستند اما اگر خدمات این مراکز بیمه شده، زیرساختهای لازم فراهم شود خدمت بزرگی به سالمندان صورت می گیرد.همچنین از تحمیل هزینههای اضافه بهنظام بهداشت و سلامت کشور پیشگیری خواهد شد. زیرا اگر از سالمند بدرستی مراقبت شود او دچار مشکلاتی مانند زمین خوردن و شکستگی عضو و بهدنبال آن بستری شدن در بیمارستان و تحمیل هزینههای سرسام آور به خانواده و نظام سلامت نخواهد شد.»
نظر شما